
جای خالی خلاقیت در دکور
دکور در خیلی از برنامه های تلویزیونی جایگاه مهمی در هویت بخشی به آن برنامه دارد. دکور یک برنامه تلویزیونی میتواند ضمن ایجاد زیبایی و هویت برای برنامه نقش دعوتکنندگی داشته باشد و مخاطبان بیشتری را پای برنامه بنشاند.
طی سالهای اخیر دکورسازی در تلویزیون بسیار مورد توجه قرار گرفته و برنامههای متعددی میشناسیم که بهصورت توامان به تمام عملکردهای دکور در یک برنامه جامه عمل میپوشاند و صرفا ابزاری برای آرایش صحنه و قاب نیست. نکته جالب اینکه در میان چنین برنامههایی میتوان آثار مذهبی و معارفی تلویزیون را دید که از کارکردهای دکور در یک برنامه تلویزیونی بهره دقیقتری برده؛ بهعنوان نمونه برنامه «این شبها» که از شبکه یک به نمایش درآمده، محتوایش را در ظرفی کاملا مبتنی بر فرم عرضه میکند و از این بابت در میان برنامههای معارفی و مذهبی یک اثر متفاوت محسوب میشود، برنامه بچههای مسجد تلاش کرده از فرمهای شناخته شده و تا حدی کلیشهای گنبد و گلدسته و دیگر نمادهای بصری آشنای دینی و مذهبی بهرهبرداری تازه و متفاوتی داشته و دکور برنامه سمت خدا نیز بهدلیل تناسب بین مفهوم و ساختار بصری، جزو آن دسته از برنامههای معارفی است که به کارکرد دکور توجه ویژه داشته است.
گرچه توجه به دکور و به تبع آن کیفیت دکورهای تلویزیونی بخصوص در برنامههای معارفی رشد قابل توجهی داشته اما همچنان به اعتقاد اهالی رسانه چالشهایی در این باره وجود دارد که از آن جمله میتوان به نبود نیروی متخصص، بیاعتمادی به نیروهای جوان وطرحها و ایدههای تازه و نبود امکانات و بودجه اشاره کرد.
محدودیتهایی که در مورد تعداد و فضای استودیوهای تلویزیونی وجود دارد، امکان اجرای هر دکوری را در اختیار نمیگذارد و از این بابت طراح باید مواردی را در نظر داشته باشد؛ مواردی که به اعتقاد یونس قاسمی، تهیهکننده برنامه این شبها به طراحی دکور لطمه میزند، چرا که دست طراح را میبندد و آن را محدود میکند.
این تهیهکننده میگوید: دکور جزو ارکان اصلی یک برنامه تلویزیونی و معرف محتوای آن برنامه است، بنابراین در برنامههای معارفی و مذهبی دکور متناسب با موضوع اهمیت و کارکردهای خاص خودش را پیدا میکند اما متاسفانه مشکلاتی وجود دارد که باعث میشود، نتوانیم از ظرفیتهای قابل توجه طراحی دکور بهره بگیریم.
قاسمی میگوید: از آنجا که استودیوهای تلویزیون معمولا خیلی بزرگ نیستند و از یک استودیو برای چند برنامه استفاده میشود، امکان استفاده از بخش قابل توجهی از ایدههای خوب طراحان دکور وجود ندارد. به همین دلیل هر طرحی را نمیتوان اجرا کرد. همچنین دکورها باید قابلیت جابهجایی داشته باشند و بعد از هر برنامه آنها را جمع کرد تا دکور برنامه بعدی نصب شود. همین محدودیتها باعث ساده شدن طرحها و گاه مانع ارائه کارهای خلاقانه میشود.
پیمان قانع، طراح دکور در این باره با قاسمی موافق نیست و اعتقاد دارد همین محدودیتها در بسیاری موارد به خلاقیت منجر میشود. او میگوید: به اعتقاد من این محدودیتها چندان هم بد نیست و گاهی باعث خلاقیت میشود. فکر میکنم حتی از مواد مصالحی مانند چوب و نئوپان هم میتوان کارکردهای تازهای ایجاد کرد. در تمام دنیا از مواد و مصالح مشخصی برای ساخت دکور استفاده میکنند بنابراین چیزی که اهمیت دارد نحوه بهرهبرداری از مصالح است.
قانع ساخت دکور برنامههایی مانند ورزش از نگاه دو و هفت را در کارنامه دارد که در استودیوهای تقریبا بزرگ تلویزیون ساخته شدهاند و همینطور برنامه ماه عسل که در فضایی خارج از تلویزیون و در مکانی با وسعت قابل توجه اجرا شده است.
او در این باره میگوید: دکور ماه عسل را خارج از سازمان ساختیم، چون برای جوشکاری در استودیوهای تلویزیونی محدودیت وجود دارد و استودیوها در حدی نیست که یک سازه آماده، وارد استودیو شود. در استودیوهای تلویزیونی فقط میتوان مونتاژ کرد، چون استودیو فضای کارگاهی نیست.
با وجود این اختلاف نظر، قانع و قاسمی درباره استفاده از نمادها و رنگها در برنامههای معارفی تلویزیون همعقیده هستند و هر دوی آنها به نوآوری اعتقاد دارند.
قاسمی در این باره میگوید: شمسه و اسلیمی، کالیگرافی و رنگ فیروزهای به نمادهای کلیشهای برنامههای معارفی تلویزیون بدل شده است، در حالی که نیازی نیست لزوما از همین نشانههای آشنا استفاده کرد. مخاطب امروز باهوشتر از آن است که برای تفهیم محتوای برنامه نیازی به نشانههای کلیدی و تکراری داشته باشد.
وی معتقد است میتوان از نمادها و نشانههای مدرن هم در برنامههای مذهبی بهرههای هوشمندانه گرفت.
به اعتقاد این تهیهکننده نگاه تازه به مفاهیم دینی و معارفی به طراحی فضاهایی منجر میشود که از کلیشههای رایج عبور میکند و به دل مخاطب مینشیند. وی توضیح میدهد: بهعنوان نمونه برنامه یادخدا در یک آلاچیق، در فضای باز جایی شبیه باغی در شمال کشور اجرا میشود که در آن از نمادهای کلیشهای خبر نیست. در این فضا صرفا چشماندازی زیبا به مخاطب ارائه میشود تا او یاد خدا را در زیباییهای طبیعی ببیند. سعی میکنیم اول چشم مخاطب را جذب کنیم و بعد گوش او را.
قاسمی در برنامه این شبها نیز فرصتی فراهم کرده که طراح صحنه فضایی کاملا مبتنی بر فرمها و اشکال را خلق کند. وی میگوید: لتههای آبی رنگی در دکور برنامه هست که قرار بود با نورآبی فضایی شبیه ستارههای آسمان را تداعی کند اما این کار نیاز به سیمکشی ثابت داشت و از آنجا که باید دکور بعد از هر برنامه جمع شود، نتوانستیم اتفاق مورد نظر را پدید آوریم.
قانع نیز معتقد است: در برنامههای معارفی و مذهبی هم میتوان نوآور بود. استفاده از عناصر مذهبی مانند گرهچینی که حس پنجرههای مسجد را تداعی میکند، فرمهایی مانند گنبد که قبل از اسلام هم بوده اما به یک کلیشه مذهبی بدل شده، طاقدیسها، ستونها و دیگر نمادهای آشنا باعث دلزدگی تماشاگر تلویزیون میشود.
این طراح صحنه معتقد است هر چیز خیری میتواند نماد مذهب باشد و توضیح میدهد: وقتی وارد مسجد پیامبر(ص) میشویم در یک فضای مجلل و باشکوه قرار میگیریم. در دین اسلام حتی لباس شیک و زیبا یا لوستر گرانقیمت نشاندهنده غیرمذهبی بودن نیست. در برنامههای مذهبی حتی رنگ صورتی میتواند رنگ رویا، خواب و افکار روشن تلقی شود و کارکرد دینی داشته باشد.
مجری در قلب دکور
با توجه به دیدگاههای متفاوت قاسمی و قانع براساس جایگاه حرفهای هر کدام از آنها، طراحی صحنه برای برنامههای تلویزیون با چالشهای جدی در زمینه امکانات مواجه نیست و این دو نفر حتی به توانمندی برنامهسازان و طراحان صحنه نیز اشاره میکنند. قانع معتقد است که نسل جدید طراحان دکور و برنامهسازان تلویزیونی به استانداردهای برنامهسازی در دنیا نزدیکتر شدهاند و فقط لازم است مدیران تلویزیون به این نسل اعتماد بیشتری کنند.
یونس قاسمی نیز در این باره تصریح میکند: اگر مشکلات سختافزاری درباره دکور حل شود، طراحانی در کشورمان داریم که میتوانند با ایدههای خلاقانه بهترین طرحها را ارائه کنند و ما در بین کشورهای اسلامی بتوانیم بهترین فضاسازی در برنامههای مذهبی را ارائه کنیم.
برخلاف دیدگاههای قانع و قاسمی، علی درستکار، مجری شناخته شده برنامههای معارفی تلویزیون، معتقد است نبود نیروی انسانی کافی در زمینه طراحی دکور مهمترین چالش دکور در برنامههای مذهبی است.
او ضمن تاکید بر اهمیتی که دکور برای یک مجری دارد، توضیح میدهد: از زمانی که در برنامه صبح به خیر ایران همکاری میکردم، متخصصانی را میدیدم که در زمینه آرایش صحنه تخصص دارند. بنابراین از همان زمان دانستم که این مقوله اهمیت دارد و شناخت آن برای یک مجری مولفهای از حرفهای بودن محسوب میشود.
درستکار که بهعنوان مجری همواره در قلب دکور برنامه جای دارد، درباره اهمیت و تاثیرگذاری دکور و مجری بر یکدیگر میگوید: من به دکوری که قرار است درآن برنامه اجرا کنم بسیار حساس هستم. حتما پیش از اینکه بپذیریم که در دکوربنشینم به اجزای آن توجه میکنم، باید معنای آن را بدانم و حتی الامکان باید بدانم از زوایای مختلف چه اجزایی از دکور در قاب تصویر من دیده میشود و هر بخش از آن چه معنایی میدهد. این مجری تلویزیونی توضیح میدهد: ممکن است مشکلی با دکور داشته باشم بنابراین نظرم را اعلام میکنم و معمولا هم دوستان تهیهکننده و طراح همکاری کردهاند. برخی موارد هم به کارگردان مربوط است اینکه چه زوایایی را انتخاب کند و در این زاویه چه اجزایی از دکور در قاب باشد یا نباشد. حتی عناصر پیش زمینه یا پس زمینه دکور نیز در تصویری که با حضور من به مخاطب ارائه میشود، تاثیر دارد و به همه این موارد توجه دارم.
علی درستکار یا هر مجری دیگری در دکور یک برنامه تلویزیونی، عضوی از آن محسوب میشود، یک عضو زنده و پویا در کالبد دکور که باید در تناسب با آن باشد. با این دیدگاه شکل و شمایل مجری و لباسی که بر تن میکند، میتواند به ارتقای بصری یک برنامه منجر شود یا برعکس. درستکار میگوید: معمولا به این فکر میکنم که لباسی که انتخاب میکنم، در ترکیب با دکور چه حسی را به بیننده منتقل خواهد کرد. لباسم مستقل باشد یا مکمل دکور باشد یا به وسیله دکور تکمیل شود. این مجری ضمن تاکید بر تاثیرگذاری تک تک اجزای دکور بر مخاطب میگوید: در طول زمان متوجه شدم دکور برنامههای استودیویی تلویزیون عمدتا نور و رنگ است و حجم در درجه اهمیت کمتری از این دو است مگر اینکه جنب و جوشهایی در صحنه داشته باشیم. در مورد برنامههای معارفی هم این توضیحات صدق میکند. به اقتضای ظرافت و لطافتی که تبلیغ دین دارد، همه عناصر صحنه اهمیت متفاوتی پیدا میکند و ضروری است که تک تک آنها مورد دقت بیشتری قرار گیرند.
وی تصریح میکند: تلویزیون ما از فقدان نورپردازان حرفهای رنج فراوان میبرد و نور در تلویزیون دست کم گرفته میشود. حتی شنیدهام در صدا و سیما رشته نور با اقبال کمی روبهرو میشود، چرا که رشتهای دشوار و دانشی پیچیده است. نور یک عنصر مغفول و نورپردازان در روند تولید برنامههای تلویزیونی و عمدتا استودیویی حلقه مفقودهای است در حالی که بسیاری از شبکههای مهم دنیا به نور و نورپردازی در دکور مطرح شدهاند و برنامههایشان به دلیل رنگ آبی و قرمز یا شکل اجرای صمیمی و حرکتهای روان دوربینها دیدنی شده است.
به اعتقاد درستکار، طراحان دکور در سالهای گذشته از جمله فعالان نمایشگاههای تجاری بودهاند و عملا کارشان حجمسازی و نوعی ساختمانسازی کاذب بوده است. وی تاکید میکند: این طراحان بدون اینکه دانش نور، رنگ، و تصویر داشته باشند از شرایط استفاده کرده و توانستهاند سلیقه خود را چنان نهادینه کنند که دیگر دکور بدون حجم پذیرفته نباشد. این مجری تلویزیونی تاکید میکند: امیدوارم بودجههایی به تربیت نیروی انسانی توانمند در رشته طراحی دکور، صحنه و نور اختصاص پیدا کند و فرصتی فراهم شود که دانشآموختگان این رشته وارد میدان شوند و روح تازهای به فضای برنامههای تلویزیونی و بخصوص برنامههای معارفی بدمند.
آذر مهاجر با اندکی تلخیص